دیروز خنده خنده به عمم توپیدم و الان دارم فکر میکنم که آیا گناه داشت؟! خودم که میگم نه! چون به نظرم بی شعوری هم حدی داره!
این عمه من چندین پسر و دختر داره. شوهرشم خیلی وقته فوت شده. بنده ۲ تا عمه دارم. یکیشون آدم بدی نیست و با خودش و بچه هاش رفت و آمد داریم. اما اون یکی که الان هم دارم راجع بهش صحبت میکنم از اول ازدواج مادرم نهایت خواهرشوهری و آزار و اذیت رو میکرده. و البته الان داره نتیجش رو می بینه! دختر و پسرهاش با هم دعوایین و .
خلاصه، ۲ تا دختر آخریش، یکی دو تا دختر داره و اون یکی ۱ پسر و دیگه هم بچه نمیخوان. سری قبل این عمه ما به یک عزیزی گیر داد که ۲ تا دختر داری و الان باید یه پسر بیاری! عزیز ما هم گفت چرا به دختر خودت نمیگی که ۲ تا دختر داره و . خلاصه ساکت شد. دوباره این سری رو کرد به عزیز ما و اگه میخوای بیاری الان وقتشه! منم با خنده گفتم چرا به دختر خودتون نمیگین(همون که یه پسر داره و دیگه بچه نمیخواد) گف میگم گوش نمیده. منم با خنده گفتم آره دیگه دختر خودتونه مثل خود شما زورش زیاده که تونسته به حرفتون نکنه! و بعدش هم کلی سعی کردم حالیش کنم که هر کی دوست داره بچه بیاره هر کی میخواد نیاره. ما رو سننه؟!
یکم سعی کنیم تو جوونی درست برخورد کنیم و رو خودمون کار کنیم که اخلاقای بدی مثل فضولی، حسادت، دخالت و . نشه ذات همیشگی و رفیق پیریمون!
درباره این سایت